در ماه‌های اخیر و در پی لجام گسیختگی قیمت ها و بی تدبیری تیم اقتصادی دولت جناب آقای روحانی هجمه های سنگینی از طرف مردم و البته به حق روانه دولت گردید که متاسفانه هنوز هم این موضوع پایان نیافته و این غول گرانی افسار پاره کرده در حال جولان دادن میباشد . امید بسیار میرود که با صبوری و حیای مردم که تاکنون نشان داده اند و انشاءالله بزودی با تدبیر روسای سه قوه اصلی نظام ، روی آرامش به مردم باز گردد ولی نکته مهم این اتفاقات نقش اصلاح طلبان در چینش این دولت بود که البته سهم آنان از انتقادات وارده نیز بشدت از طرف مردم لحاظ گردید بنوعی که اکنون بخش بزرگی از اصلاح طلبان بسوی مردم گرویده و خود منتقد دولت و دوستان خود شده اند که این پدیده جدید نیز میمون و مبارک می‌باشد چرا که دفاع به هر قیمتی از هم جریان سیاسی خود کار صحیحی نبوده و نمی‌باشد . نکته ای که در این گفتار باید به آن پرداخته شود تنها موضوع اصلاح طلبانی که در گوشه رینگ ملت گیر افتاده اند نیست بلکه اینان تنها یک لبه قیچی ای هستند که لبه دیگر آن اصولگرایانی میباشند که باید سهم خود را از نارضایتی ایجاد شده در مردم را بپردازند و در حقیقت اصلاح طلبان و اصولگرایان به مثابه دو لبه قیچی ای هستند که مردم را در میانه فشار این دو لبه به شرایط امروز رسانده اند ، بحث بسیار مهمی که باید اصولگرایان مد نظر قرار دهند همانند بخشی از اصلاح طلبان که از دولت روی گردانده اند این است که آنان نیز باید از اشتباهات گذشته اعراض کنند و فاصله خود را از اتفاقات گذشته زیاد نمایند تا شاید دوباره اقبالی احتمالی ولی ضعیف به آنان شود همانطور که شاید اقبالی احتمالی و ضعیف به اصلاح طلبان منتقد دولت از طرف مردم گردد . صداقت حلقه گمشده ای است که دو جناح کشور تا امروز نتوانسته اند زنجیر اعتماد مردم را بدون آن بسازند و واقع بینان این دو جناح راهی جز ساخت این حلقه ندارند . صحبت های امروز آقای بقایی در پایان مرخصی پنج روزه و بازگشت به زندان که در فضای مجازی منتشر گردید یکی از مواردی است که اصولگرایان نمی‌توانند با چشم پوشی و ،، کی بود کی بود من نبودم ،، آن را پنهان کنند ، آقای بقایی در کنار احمدی نژاد تمام ارکان نظام را به لجن میکشد و مردم را تحریک به قیام میکند و همزمان احمدی نژاد او را دلداری میدهد ، اصولگرایانی که خالق احمدی نژاد بودند امروز در مقابل این حرکت ضد نظام کجای کارند ؟ و با مردم ،، چند چندند ،، ؟ و اما جریان تحول خواهی کشور که با دوری از اشتباهات دو جریان سیاسی غالب سی ساله گذشته در حال شکل گیری می‌باشد از دوستداران انقلاب چه اصلاح طلب و چه اصولگرا میخواهد تا ضمن قبول اشتباهات دوران زمامداری خود به سمت مردم کوچه و بازار برگردند و هرم قدرتی را که سی سال بصورت بالعکس در حال ساخت آن از نوک هرم با عناصر قدرت بوده اند را به شکل عادی برگردانند و ساخت آن را از کف هرم یعنی مردم آغاز کنند . قدرت در ایران در سی سال گذشته از روسای جمهور و تیم سیاسی آنان از بالا به پایین شکل می‌گرفته است بنحوی که مردم فقط بدرد رای دادن می خوردند و بس و همچنین باید هشت سال بار سنگین دولتها را تحمل میکردند و دست آخر نیز دولتها چه اصلاح طلب و چه اصولگرا از ملت طلبکار بودند و خود را در قامت اپوزیسیون نظام مینشاندند . امروزه این داستان دیگر پایان یافته است و مردم با بازی‌های سیاسی دو جناح آشنا شده اند و هرگز دوباره تن به اشتباهات گذشته نخواهند داد . بازگشت به مردم تنها راه نجات سیاسیون سی سال گذشته است ، البته اینبار زیر سایه جوانان نسل سوم و چهارم کشور ، پیرمردان چهل سال خدمت کرده دو جناح می‌توانند مشاوران خوبی برای جوانان انقلابی و شجاعی که قدرت را بهر حال بدست خواهند گرفت باشند . انشاءالله